مهردادمهرداد، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره
مهزادمهزاد، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

آریا مرد کوچک ما

دیدن مجید در باغ کتاب

جمعه یازدهم خرداد بود که اهل فامیل، شباهنگام راهی باغ کتاب شدیم. بعد خوردن افطاری حسابی به گشت و گذار مجموعه پرداختیم. حضرتعالی و خانم مهزاد حسابی شادی و پایکوبی و جستن میپرداختید. واژه نوستالژی رو برای اینجور جاها مد کردند که ما هم بکار میبریم اینجا. قصه های مجید، زورو و گروهبان گارسیا و ... *دیدار با دوچرخه سوار، تفنگ و کتاب در باغ کتاب* *با زورو و گروهبان گارسیای نگونبخت* *ژست دوست داشتنی با زورو* (گمون نکنم تا این زمان سریال رو دیده باشه اما عشق به شمشمیر ژست رو هدایت میده) *در سایه لیدی خرامان از نوع حیوان* *در تفکر تعداد گوسپندان(یعنی میشه اینا مال من باشه تا بازی کنم باهاشون)* ...
30 خرداد 1397

سفرنامه یزد- فروردین 97

آخر فروردین یعنی بیست و دوم فروردین هزار و سیصد نود و هفت خانوادگی رفتیم یزد. شما آقا مهرداد میگفتی بریم یونان!! خوب یونان نرفتیم بجاش یزد رفتیم. با این حال جنابعالی میگفتی خارج رفتیم. بهت خوش گذشت همینطوز هم به مهزاد خانم .. اینجا عمارت باغ دولت آباد یزد هست. خیلی هم جفتتون بازی و ورجه وورجه کردین اینجا هم میدان امیرچخماق هست اول مهرداد بعد هم مهزاد آهنگ فتح حروف لاتین یزد رو کردند. کنار این میدان از نمایشگاه مختص مارها هم دیدن کردیم. آریا مرد کوچک ما به مار پیتون هم دست زده. میگه پوست مار پیتون زبره .. اینجا شما و آبجی جوار یه گنبد آب انبار ایستادین   خوش به حالتون بچه ها ...
4 ارديبهشت 1397

در کنار دور دست ها

اواخر پاییز رفتیم باغ "تسکایی". نمیدانیم آینده چه خواهد شد و چه خواهد کرد با سرنوشت تو و من و ما، این در آیندة توست مهرداد: آریا مرد کوچک ما ...
22 اسفند 1396